و اینک ، کنکور !
واقعاً یادم نیست آخرین باری که قصد نوشتن داشتم ، کی بود !
این هم از مزیت های کنکوری بودنه ! همه چیو باید ببوسی بذاری کنار ، حتی طلایی ترین دوران زندگیتو که چی ؟!
بر اساس مزخرف ترین نوع آموزش ، نه بر مبنای عقل و دانش ، بلکه با چندتا درصد بی ارزش که سگ محله هم میتونه با تقلب و هزار و یک پارتی بازی بدست بیاره ، بری بشینی سر یه دانشگاه !
به قول یکی از دوستام ،
واقعاً به کجا می رویم ؟
همین فشار های کنکور میشه که مجبوری تا نه و نیم شب مدرسه باشی و درس بخونی ... البته مجبورت می کنن !
همین میشه که وقتی میرسی خونه و انتظار آرامش داری ، بخاطر حرف های یک عدد نفر خرسکبچه ( به قول خواهر عزیزم !!!!) باید به عالم و آدم جواب پس بدی !
همین میشه که سر هر امتحان دست و پات میلرزه که نکنه درصدم بیاد که فلان و بهمان بشه !
آره ... اینجا ایران است !
واقعا جواب بسیاری از سوالاتمون همین یک جمله است . اتفاقاتی که فقط در این کشور میافته !
یه موقعی سگ وهابی های عربستان به پای ایران و شاهش میافتادن که قیمت نفت بالا بره ... حالا کشور های مجهول الهویه ای مثل جیبوتی روابطش رو با ما قطع می کنه !
از کجا به کجا رسیدیم !!!!
البته عجیب نیست .... دست پخت دوستانه !!!
از کجا رسیدیم به کجا !
دل آدم وقتی تبدیل بشه به انبار ، همینطوری میشه .
همین میشه که میشینی پشت یه گوشی قرضی با هزار ترس و لرز که نکنه بیان الان منو بگیرن ، بعد ماه ها تایپ کنی بلکه سبک شی !!!
این هم از مزیت های کنکوری بودن !!!